صد لیکوی دوم
«کوتهسرایی» و «بیتگویی» عمری دراز دارد در ایران، و در هر گوش و کنار این سرزمین عجیب، هر قومی به لحنی و زبانی، نغمههایی برای خلوتها و محافل خود در سینه دارد هنوز. لیکو نیز یکی از همینهاست. لیکو را با هیچ ترفندی نمیتوان از زمین و زندگی برکند. لیکو همان جاییست که انسان هست و همان را که آدمی از زندگی میبیند و میخواهد بازمیگوید؛ فریادزنان و بر سر بازار. لیکو تن به اسطوره نمیدهد در روزگار خودش تنفس میکند و حتا میتواند برای باشندگان پسندیدهی خویش جایگاهی اسطورهیی بسازد. جستجوی مفاهیم انتزاعی یا سعی در پردهبرداری از مفاهیم پوشیده مانده در پس واژگان لیکو، بیهودهکاری و بیضرورت است. لیکو، بیپرده و پروا سخن میگوید و جز آنچه میگوید چیزی در سر و دل ندارد. در لیکو یکی از طرفین ماجرا همیشه انسان است، خداوند نیز رخصت بر زبان آوردن نامش را در نیاز خواهیها و نیایشهای آدمیان است که به لیکوزن میدهد و بس. لیکو با خاطرهگویی و خاطرخواهی نسبت بیشتری دارد تا حدیث نفس و درس و بحث.
- مشخصات محصول
- نظرات
هنوز نظری ثبت نشده
اولین نفری باشید که نظر میدهید
ثبت نظر