عاشقانههای مصر باستان
مقدمه
شعر کهن مصر بهخاطر شرایط خاص اقلیمی، بیش از اشعار و نوشتههای هند، ایران و چین باستان برجا ماندهاست. از اینرو پاپیروسهای مصری، افزون بر شناخت بسیاری که از دوران فراعنه به ما میدهند، ما را با ترانههای عاشقانهی آن دیار آشنا میکنند که حقیقتاً سرشار از تصاویر بکر، استعارهها و تشبیهات درخشان است.
شعری که در نهایت سادگی، بسیار امروزی مینماید. ترانههای عاشقانهی مصری در فاصلهی زمانی ۱۳۰۰ تا۱۱۰۰ قبل از میلاد بر پاپیروسها و سفالها نوشته شدهاند. به زبانی که این اشعار بدان نگاشته شده زبان «مصری نو» میگویند و یکی از زبانهایی است که در حدود سالهای ۱۳۵۰ پیش از میلاد به زبان کتابت آن دوره ارتقاء یافت.
این اشعار، نابترین تجلی بیان شاعرانه و سخنوریای است که ما از آن سرزمین سراغ داریم و قالب آزاد و بسیار فردیت یافتهای دارند. یکی از ویژگیهای اصلی و چشمگیر آنها عشق به حیوانات، گیاهان و درختان و توصیفات باغها و آبگیرهاست که در آن به وفور یافت میشود. دختر و پسر عاشق، گویی در باغ عدن مأوا دارند، اما همین بهشت هم عاری از خصم و خطر نیست. تازگی و نابی احساسها و دریافتههای عاشقان، زبان تصویرها و صور خیال و تخیّل شگفت این شعرها، پس از هزارهها هنوز سرمویی از طراوت خود را از دست نداده و در عین حال نیازمند هیچ تفسیری نیست. گفتنیاست که صورخیال و ویژگیهای شاخص ادبی «غزل غزلهای سُلیمان» در کتاب مقدس «عهد عتیق»، بسیار وام دار شعر عاشقانه و غنایی مصر باستان است. همذات پنداری عاشق با طبیعت و نیز تمایل محبوب به ظاهرشدن در قالبی غیر از قالب انسانی یکی از درونمایههای مورد علاقهی سرایندگان عاشقانههای مصر باستان است. مثلاً در جایی عاشق میخواهد در قالب چاپار شاهی، دختر خدمتکار محبوب، دربان یا رختشوی سرای یار و حتی انگشتری یا اسب در آید تا به وصال یار رسد. این درونمایهها بعدها نیز به ادبیات غنایی جهان راه یافت و انگارهی خاکساری و زبونی عاشقِ مرد و ناز و غمزهی محبوبهی زن، تبدیل به محوری مسلم و مسلّط در شعر تمام جهان شد. از آنپس هرجا سخن از عشق بود، مرد، کنشگر بود و زن، کنشپذیر و منفعل.
تا دهههای اخیر که البته همان درونمایه باز هم به صورتهای دیگر و پنهانتر در کار است. امّا نکتهی جالب، کنشگری معشوقههای مصر باستان در این شعرهاست. آنها در همهی موارد منفعل نیستند، بلکه خود در قالب کلام، آرزویشان را به صریحترین وجه بازگو میکنند، گو اینکه در بسیاری از همین موارد هم البته تهمایهای از همان انگارهی ناتوانی و انفعال معشوقهی کلاسیک به گونهای هویداست. البته شخصیتبخشی به طبیعت و به یاری آمدن درختها، پرندگان و دریا یا عکس آن، مضمونی کهن در افسانهها و اسطورههای ملل است. و تا امروز هم در شعر جهان برجا مانده است. آنچه میخوانید گزیدهای است در حد مجال این کتابچه از عاشقانههای مصر باستان.
در همهی زبانها از جمله فارسی نمونههایی از این شعرها موجودند. برخی نمونهها راشاعرانی چون ازراپاوند بازسازی کردهاند، از نو سرودهاند و افتادگیهای متنها را در آن یا حذف کردهاند یا با زبانی امروزین چیزی جای آن گذاشتهاند، از اینرو ممکن است این برگردانها تا حدی از متن اصلی خارج شده باشند. بسیاری دیگر هم عین همان نوشتههای کهن مصری را با همان صورت اولیه از کتیبهها رمز گشایی کردهاند. سپس در زبانهای مختلف پژوهشگران از آن بهره برده و آنها را برگرداندهاند. ناگفته پیداست که هر کدام از این دو شیوه معایب ومحاسن خاص خود را دارد. یکی زیباست ولی وفادار نیست، یکی وفادار است ولی زیبا نیست. امّا خوانندگان به این هر دو نیازمنداند. اشعاری که میخوانید از زبان آلمانی ترجمه شدهاند. مترجم آلمانی کوشیده است تا حد ممکن شعرها را نزدیک به متن اصلی پاپیروسها ترجمه کند و هر جا که خالی بوده یا افتادگی داشته یا نقطهچین آمده، برای آن صفت، فعل یا اسمی پیشنهاد کرده که با فضای کل شعر هماهنگی داشته است. در مورد اخیر در ترجمهی فارسی کلمات یاد شده به صورت خاکستری آمدهاند. مترجم فارسی کوشیده است در برگردانِ خود حدّ وسط را رعایت کند، زبان شعرها را کمی به «غزل غزلهای سلیمان» نزدیک سازد و اندکی چاشنی کهنگرایی به آن بدهد. چون زبان فارسی از منظر گوناگونیِ سبکهای نوشتاری، بسیار توانمند است و غزل غزلها نمونهی موفق اینگونهی زبانیست که، همانطور که گفتم هم متأثر از شعر مصر است و هم بر شعر فارسی بیتاثیر نبوده است.
علی عبدالهی
- مشخصات محصول
- نظرات
هنوز نظری ثبت نشده
اولین نفری باشید که نظر میدهید
ثبت نظر