صد چاردانه
ادبیات شفاهی در معرفی ویژگیهای فرهنگی بسیاری از اقوام نقشی مؤثرتر از ادبیات مکتوب ایفا میکند. ادبیات شفاهیِ گیلا نزمین نیز ب یشک یکی از نمونههای مهم این نوع غنی از ادبیات است که متأسفانه تا به امروز، جز در مواردی خاص، به جامعه معرفی نشده است. ادبیات شفاهی این اقلیم به شکلی عمیق در فرهنگ روستایی ، کشاورزی و چوپانی ریشه دوانده و سرتاسر آکنده از بنمایۀ اصلی این فرهنگ یعنی «کار» است. اگرچه راویِ همۀ ترانهها عشاق هستند، اما در بیان حالات عاشقانه و عواطفِ فردی به مسائل مختلف زندگی نیز میپردازند. ترانههای مردمی گیلکی سرشار از حسی ساده و بیتکلف است که از زندگی روزمرۀ آدمها نشئت میگیرد. عاشق در محیطی مادی و انسانی به معشوق ابراز علاقه میکند و احساساتش به دور از کنایه و استعاره و با زبانی ساده و عریان بیان میشود. ترانههای گیلکی در قالبهای متنوعی مانند دوبیتی، سه مصراعی، تکبیتی، تصنیف عروضی و غیرعروضی، رَچخوانی و حتی مثنوی دوبیتی که اکثرًا با دو نوع وزن عروضی و هجایی سروده شدهاند، زیست آدمهای این سرزمین را روایت میکنند. آ نچه این ترانهها را قوام میبخشد، راویان و سرایندگان آنها هستند. کشاورزان و دامدارانی که در رویارویی با نامرادیهای طبیعی، تقدیری و اجتماعیِ زمان خود، به ویژه نظام ارباب-رعیتی، دلتنگیهایشان را با کلمات به بادها میسپردند. این میان، نکتۀ جالب و درخور توجه این است که سرایندۀ نیمی از ترانهها رایج در ادبیات شفاهی گیلان، زنان و دختراناند. امری که در خردهفرهنگهای مشابه بهندرت دیده میشود.
- مشخصات محصول
- نظرات
هنوز نظری ثبت نشده
اولین نفری باشید که نظر میدهید
ثبت نظر